دور همی تولد
پنجشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۳۲ ب.ظ
روز س شنبه بعد کلیی برنامه ریزی و اعصاب خوردی ک بچه ها جمع بشن قرار شد برای تولد من بریم بیرون ..
بماند که مونروز صبش از شرکت یعالمع کار ب اقایی میدنو نمیرسه بیاد و یکی دیگه از بچه هام گفت جور نشده بیاد و شدیم 4 نفر
رفتیم بستنی مهمونشون کردم بعدم اقایی گفت بهم بگین ک برای ناهار بیام
خبرش کردیمو رفتیم دنبالشو رفتیم جیگرکیییی با این که کم پیشمون بود اما خیل خوب بود و همش دستم تو دستش بوددردش بجونم
بعدم نوبت کادوش رسید(:
برام قاب گوشی خریده بود دستش درد نکنه خهلی نانازه (: دیگه دلش نمیخاد مثل اولا برام کادوای گرون بخله ):
عیب ندوله
مرسی آقای دلم. میبوسمت
امروزم رفتن مسافرت ):
۹۴/۰۵/۰۱